کد مطلب:37 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:431

احکام ظرفها
(مـساله 231) ظرفی كه از پوست سگ یا خوك یا مردار ساخته شده است , خوردن وآشامیدن از آن حـرام اسـت ونـبـاید آن ظرف را در وضو و غسل وكارهایی كه باید باچیز پاك انجام داد, استعمال كـنـنـد.

بـلـكـه احتیاط واجب آن است كه چرم سگ وخوك و مردار را, اگر چه ظرف هم نباشد استعمال نكنند.

(مساله 232) خوردن وآشامیدن از ظرف طلا و نقره حرام است و استعمال آنهامطلقا بنابر احتیاط واجـب , وحـرمـت نـگاهداشتن آنها به قصد ذخیره مالی نه به عنوان ظرف , معلوم نیست اگر چه احوط است .

(مساله 233) ساختن ظرف طلا و نقره به قصد خوردن و آشامیدن از آن و سایراستعمالات محرمه و اجرت ساختن آن حرام است .

(مساله 234) خرید وفروش ظرف طلا ونقره به قصد خوردن و آشامیدن و سایراستعمالات محرمه وپول وعوضی هم كه فروشنده می گیرد حرام است .

(مـساله 235) گیره استكان كه از طلا یا نقره می سازند اگر بعد از برداشتن استكان ,ظرف به آن گـفـتـه شود, استعمال آن - چه به تنهایی وچه با استكان - حرام است .

واگر ظرف به آن گفته نشود استعمال آن مانعی ندارد.

(مساله 236) استعمال ظرفی كه روی آن را آب طلا یا آب نقره داده اند اشكال ندارد.

(مساله 237) اگر فلزی را با طلا یا نقره مخلوط كنند وظرف بسازند.

چنانچه مقدارآن فلز بقدری زیاد باشد كه ظرف طلا یا نقره به آن ظرف نگویند, استعمال آن مانع ندارد.

(مـساله 238) اگر انسان غذایی را كه در ظرف طلا یا نقره است به قصد این كه چون غذا خوردن در ظـرف طـلا ونقره حرام می باشد, در ظرف دیگر بریزند اشكال ندارد,واگر به این قصد نباشد, ریـخـتـن غـذا از ظرف طلا یا نقره در ظرف دیگر حرام است .

ولی در هر دو صورت خوردن غذا از ظرف دوم مانعی ندارد.

(مساله 239) استعمال باد گیر قلیان وغلاف شمشیر وكارد و قاب قرآن , اگر از طلایا نقره باشد, اشكال ندارد.

ولی احتیاط آن است كه عطردان و سرمه دان طلا و نقره را استعمال نكنند.

(مساله 240) استعمال ظرف طلا یا نقره درحال ناچاری اشكال ندارد مگر برای وضو وغسل , كه در حال نا چاری هم نمی شود از ظرف طلا ونقره استفاده كرد.

(مساله 241) استعمال ظرفیكه معلوم نیست ازطلا یا نقره است یا از چیزدیگراشكال ندارد.

وضو (مساله 242) در وضو واجب است صورت ودستها را بشویند و جلوی سر و روی پاها را مسح كنند.

(مـسـاله 243) در ازای صورت را باید از بالای پیشانی , جایی كه موی سر بیرون می آید تا آخر چانه شـسـت , و پهنای آن بمقداری كه بین انگشت وسط وشست قرارمی گیرد باید شسته شود, واگر مـخـتصری از این مقدار را نشوید وضو باطل است .

وبرای آن كه یقین كند این مقدار كاملا شسته شده باید كمی اطراف آن را هم بشوید.

(مـسـاله 244) اگر صورت یا دست كسی كوچكتر یا بزرگتر از معمول مردم باشد ,باید ملاحظه كـند كه مردمان معمولی تا كجای صورت خود را می شویند او هم تاهمانجا را بشوید.

ونیز اگر در پیشانی او مو روییده یا جلوی سرش مو ندارد باید به اندازه معمول , پیشانی را بشوید.

(مساله 245) اگر احتمال دهد چرك یا چیز دیگری در ابروها و گوشه های چشم ولب او هست كه نـمـی گذارد آب به آنها برسد, چنانچه احتمال او در نظر مردم بجاباشد, باید پیش از وضو وارسی كند كه اگر هست برطرف نماید.

(مساله 246) اگر پوست صورت از لای مو پیدا باشد باید آب را به پوست برساند.

و اگر پیدا نباشد شستن مو كافی است ورساندن آب به زیر آن لازم نیست .

(مساله 247) اگر شك كند كه پوست صورت از لای مو پیدا است یا نه , بنا براحتیاط واجب باید مو را بشوید وآب را به پوست هم برساند.

(مـساله 248) شستن داخل بینی و مقداری از لب و چشم كه در وقت بستن دیده نمی شود واجب نـیـست .

ولی برای آن كه یقین كند از جاهایی كه باید شسته شود,چیزی باقی نمانده , واجب است مـقـداری از آنـهـا را هـم بـشـویـد.

و كسی كه نمی دانسته باید این مقدار را بشوید, اگر بداند در وضوهایی كه گرفته مقدار واجب را شسته نمازهایی كه خوانده صحیح است .

(مـسـاله 249) باید صورت ودستها را از بالا به پایین شست واگر از پایین به بالابشوید وضو باطل است .

(مـسـالـه 250) اگر دست را تر كند و بصورت و دستها بكشد, چنانچه تری دست بقدری باشد كه بواسطه كشیدن دست , آب كمی بر آنها جاری شود كافی است .

(مـساله 251) بعد از شستن صورت باید دست راست وبعد از آن دست چپ را ازآرنج تا سر انگشتها بشوید.

(مساله 252) برای آن كه یقین كند آرنج را كاملا شسته , باید مقداری بالاتر از آرنج را هم بشوید.

(مـساله 253) كسی كه پیش از شستن صورت دستهای خود را تا مچ شسته , درموقع وضو, باید تا سر انگشتان را بشوید, و اگر فقط تا مچ را بشوید وضوی او باطل است .

(مـساله 254) در وضو, شستن صورت ودستها مرتبه اول واجب ومرتبه دوم مستحب ومرتبه سوم وبـیـشـتـر از آن حرام می باشد.

و این كه كدام شستن , اول یا دوم یا سوم است مربوط به قصد كسی اسـت كـه وضـو می گیرد, پس اگر به قصد شستن مرتبه اول مثلا ده مرتبه آب به صورت بریزد, اشـكـال نـدارد وهـمه آنها شستن اول حساب می شود, واگر به قصد این كه سه مرتبه بشوید سه مرتبه آب بریزد مرتبه سوم آن حرام است .

(مساله 255) بعد از شستن هر دو دست , باید جلوی سر را با تری آب وضو كه دردست مانده مسح كند, و احتیاط واجب آن است كه با دست راست مسح نماید , ونیز احتیاط آن است كه مسح از بالا به پایین باشد, اگرچه اقوی جواز مسح از پایین به بالا است .

(مساله 256) یك قسمت از چهار قسمت سر, كه مقابل پیشانی است جای مسح می باشد.

وهر جای ایـن قسمت را به هر اندازه مسح كند كافی است , اگر چه احتیاطمستحب آن است كه از درازا به اندازه درازی یك انگشت و از پهنا به اندازه پهنای سه انگشت بسته مسح نماید.

(مساله 257) لازم نیست مسح سر بر پوست آن باشد, بلكه بر موی جلوی سرهم صحیح است , ولی كـسـی كـه موی جلوی سر او به اندازه ای بلند است كه اگر مثلاشانه كند به صورتش می ریزد, یا بـجای دیگر سر می رسد, باید بن موها را مسح كند,یا فرق سر را باز كرده پوست سر را مسح نماید.

واگر موهایی را كه بصورت می ریزدیا بجاهای دیگر سر می رسد, جلوی سر جمع كند وبر آنها مسح نماید یا بر موی جاهای دیگر سر, كه جلوی آن آمده مسح كند باطل است .

(مـسـالـه 258) بـعد از مسح سر, باید با تری آب وضو كه در دست مانده روی پاها رااز سر یكی از انگشت ها تا برآمدگی روی پا مسح كند, واحتیاط واجب آن است كه تامفصل را هم مسح نماید.

(مساله 259) پهنای مسح پا به هر اندازه باشد كافی است , ولی بهتر آن است كه به اندازه پهنای سه انگشت بسته مسح نماید, وبهتر ازآن مسح تمام روی پا است .

(مـساله 260) احتیاط آن است كه در مسح پا, دست را بر سر انگشتها بگذارد وبعدبه روی پا بكشد, هرچند اكتفا به این كه تمام دست را روی پا بگذارد و كمی بكشدجایز است .

(مساله 261) در مسح سر و روی پا, باید دست را روی آنها بكشد و اگر دست رانگهدارد وسر یا پا را بـه آن بكشد وضو باطل است .

ولی اگر موقعی كه دست رامی كشد سر یا پا مختصری حركت كند اشكال ندارد.

(مساله 262) جای مسح باید خشك باشد واگر بقدری تر باشد كه رطوبت كف دست به آن اثرنكند, مـسـح بـاطـل اسـت .

ولـی اگـر تـری آن بـقدری كم باشدكه رطوبتی كه بعداز مسح , درآن دیده می شودبگویند فقط ازتری كف دست است اشكال ندارد.

(مساله 263) اگر برای مسح , رطوبتی در كف دست نمانده باشد, نمی تواند دست را با آب خارج تر كند, بلكه باید از اعضا دیگر وضو رطوبت بگیرد وبا آن مسح نماید.

(مساله 264) اگر رطوبت كف دست فقط به اندازه مسح سر باشد احتیاط واجب آن است كه سر را با همان رطوبت مسح كند, وبرای مسح پاها از اعضا دیگر وضورطوبت بگیرد.

(مـسـالـه 265) مـسح كردن از روی جوراب وكفش باطل است ولی اگر بواسطه سرمای شدید یا تـرس از دزد ودرنـده ومانند اینها نتواند كفش یا جوراب را بیرون آورد, مسح كردن بر آنها اشكال نـدارد.

و اگر روی كفش نجس باشد, باید چیز پاكی بر آن بیندازد وبر آن چیز مسح كند.

واحتیاط واجب آن است كه تیمم هم بنماید.

(مساله 266)اگر روی پا نجس باشد ونتواند برای مسح , آن را آب بكشد باید تیمم نماید.

وضوی ارتماسی (مـساله 267) در وضوی ارتماسی احوط آن است كه انسان صورت وژ دست راست را به قصد وضو در آب فرو برد و با دست راست دست چپ را به قصد وضوبشوید, و مسح سر و پاها را انجام دهد.

(مساله 268) در وضوی ارتماسی هم باید صورت ودستها از بالا به پایین شسته شود, به این نحو كه صورت را از طرف پیشانی ودستها را از طرف آرنج در آب فروبرد.

(مـسـالـه 269) اگـر وضـوی بعضی از اعضا را ارتماسی وبعضی را غیر ارتماسی انجام دهد اشكال ندارد.

دعاهایی كه موقع وضو گرفتن مستحب است (مساله 270) كسی كه وضو می گیرد مستحب است موقعیكه نگاهش به آب می افتد بگوید: (بسم اللّه وباللّه والحمد للّه الذی جعل الما طهورا ولم یجعله نجسا) وموقعی كه پیش از وضو دست خود را می شوید بگوید: (اللهم اجعلنی من التوابین واجعلنی من المتطهرین ) ودر وقت مضمضه - یعنی آب در دهان گرداندن - بگوید: (اللهم لقنی حجتی یوم القاك واطلق لسانی بذكرك ) و در موقع استنشاق - یعنی آب در بینی كردن - بگوید: (اللهم لا تحرم علی ریح الجنه واجعلنی ممن یشم ریحها وروحها وطیبها) وموقع شستن رو بگوید: (اللهم بیض وجهی یوم تسود فیه الوجوه ولا تسود وجهی یوم تبیض فیه الوجوه ) ودر وقت شستن دست راست بخواند: (اللهم اعطنی كتابی بیمینی والخلد فی الجنان بیساری وحاسبنی حسابا یسیرا) وموقع شستن دست چپ بگوید: (الـلـهـم لا تـعـطـنـی كتابی بشمالی ولا من ورا ظهری ولا تجعلها مغلوله الی عنقی واعوذ بك من مقطعات النیران ) وموقعی كه سر را مسح می كند بگوید: (اللهم غشنی برحمتك وبركاتك وعفوك ) ودر وقت مسح پا بخواند: (الـلـهـم ثـبـتنی علی الصراط یوم تزل فیه الاقدام واجعل سعیی فی ما یرضیك عنی یا ذاالجلال والاكرام ).

شرایط وضو شرایط صحیح بودن وضو سیزده چیز است : شرط اول - آن كه آب وضو پاك باشد.

شرط دوم - آن كه مطلق باشد.

(مـساله 271) وضو با آب نجس وآب مضاف باطل است , اگر چه انسان نجس بودن یا مضاف بودن آن را نداند یا فراموش كرده باشد.

واگر با آن وضو نمازی هم خوانده باشد, باید آن نماز را دو باره با وضوی صحیح بخواند.

(مساله 272) اگر غیر از آب گل آلود مضاف آب دیگری برای وضو ندارد, چنانچه وقت نماز تنگ اسـت , باید تیمم كند واگر وقت دارد, احتیاط واجب آن است كه صبر كند تا آب صاف شود ووضو بگیرد.

شرط سوم - آن كه آب وضو و فضایی كه در آن وضو می گیرد مباح باشد.

(مـسـاله 273) وضو با آب غصبی و با آبی كه معلوم نیست صاحب آن راضی است یا نه حرام وباطل است .

ونیز اگر آب وضو از صورت و دست ها در جای غصبی بریزد, چنانچه در غیر آنجا نتواند وضو بگیرد, وضوی او باطل می باشد واگر در غیرآنجا بتواند وضو بگیرد وضو صحیح است .

(مـسـالـه 274) وضو گرفتن از حوض مدرسه ای كه انسان نمی داند آن حوض را برای همه مردم وقف كرده اند یا برای محصلین همان مدرسه , در صورتی كه از وضوی مردم از آب آن اطمینان به عموم وقفیت آن پیدا شود, اشكال ندارد.

(مساله 275) اگر معلوم باشد كه حوض مسجدی اختصاص به نمازگزار در آن مسجد دارد, كسی كـه نـمی خواهد در آن مسجد نماز بخواند, نمی تواند در آن حوض وضو بگیرد و اگر اختصاص هم معلوم نباشد, احوط این است كه از آن وضو نگیردمگر این كه از وضوی كسانی كه نمی خواهند در آن مـسـجـد نماز بخوانند و بطورمعمول از آن وضو می گیرند اطمینان به عدم اختصاص حاصل شود.

(مـسـاله 276) وضو گرفتن ازحوض تیمچه ومسافرخانه ومانند اینها برای كسانیكه ساكن آنجاها نیستند, با علم به رضایت صاحبان آن صحیح است .

هر چند علم به رضایت , از وضو گرفتن كسانی كه در آنجاها ساكن نیستند وممانعت نكردن صاحبان آنها, حاصل شود.

(مساله 277) وضو گرفتن در نهرهای بزرگ اگر چه انسان نداند كه صاحبان آنهاراضی هستند - اشكال ندارد, ولی اگر صاحبان آنها از وضو گرفتن نهی كنند احتیاطواجب آن است كه با آب آنها وضو نگیرند.

(مـسـالـه 278) اگر فراموش كند آب , غصبی است وبا آن وضو بگیرد صحیح است ,ولی كسی كه خودش آب را غصب كرده , اگر غصبی بودن آن را فراموش كند ووضوبگیرد, بنابر احتیاط وضوی او باطل است .

شرط چهارم - آن كه ظرف آب وضو مباح باشد.

شرط پنجم - آن كه ظرف آب وضو طلا ونقره نباشد.

(مـسـالـه 279) اگر آب وضو در ظرف غصبی یا طلا ونقره است وغیر از آن آب دیگری ندارد باید تیمم كند, ونمی تواند با آب آنها وضو بگیرد.

و اگر آب دیگری دارد چنانچه در ظرف غصبی یا طلا یا نقره , وضوی ارتماسی بگیرد یا با آنها آب رابه صورت و دست ها بریزد, وضوی او باطل است .

و در صـورتـی كه با مشت یا چیزدیگر آب را از آنها بردارد و به صورت و دست ها بریزد وضوی او صحیح است , هرچند بواسطه تصرف در ظرف غصبی معصیت كرده است .

(مساله 280) بنابر احتیاط واجب , باید در حوضی كه مثلا یك آجر یا یك سنگ آن غصبی است وضو نگیرد.

(مـسـاله 281) اگر در صحن یكی از امامان یا امامزادگان كه سابقا قبرستان بوده است , حوض یا نـهری بسازند, چنانچه انسان نداند كه زمین صحن را برای قبرستان وقف كرده اند, وضو گرفتن در آن حوض ونهر اشكال ندارد.

شرط ششم - آن كه اعضا وضو موقع شستن ومسح كردن پاك باشد.

(مـسـالـه 282) اگـر پـیـش از تمام شدن وضو, جایی را كه شسته یا مسح كرده نجس شود, وضو صحیح است .

(مساله 283) اگر غیر از اعضای وضو جایی از بدن نجس باشد, وضو صحیح است .

ولی اگر مخرج را از بـول یـا غائط تطهیر نكرده باشد, احتیاط مستحب آن است كه اول آن را تطهیر كند بعد وضو بگیرد.

(مـسـاله 284) اگر یكی از اعضای وضو نجس باشد وبعد از وضو شك كند كه پیش از وضو آنجا را آب كـشـیـده یـا نه , چنانچه در موقع وضو ملتفت پاك بودن ونجس بودن آنجا نبوده , وضو باطل اسـت , واگـر مـی دانـد ملتفت بوده , یا شك دارد كه ملتفت بوده یا نه , وضو صحیح است , ودر هر صورت جایی را كه نجس بوده بایدآب بكشد مگر آن كه بداند در صورتی كه پیش از وضو آن را آب نكشیده باشد باشستن وضویی آب كشیده شده است .

(مساله 285) اگر در صورت یا دست ها بریدگی یا زخمی است كه خون آن بندنمی آید وآب برای آن ضـرر نـدارد, چنانچه در آب كر یا جاری فرو برد وقدری فشاردهدكه خون بند بیاید, سپس به نـیـت وضو دست یا انگشت خود را روی آن بگذاردو به پایین بكشد كه آب بر آن جریان پیدا كند و شرایط دیگر مختل نشود, وضویش صحیح است .

شرط هفتم - آن كه وقت برای وضو ونماز كافی باشد.

(مساله 286) هرگاه وقت بقدری تنگ است كه اگر وضو بگیرد, تمام نماز یامقداری از آن بعد از وقـت خـوانـده می شود, باید تیمم كند ولی اگر برای وضو وتیمم یك اندازه وقت لازم است , باید وضو بگیرد.

(مساله 287) كسی كه در تنگی وقت نماز باید تیمم كند, اگر به قصد قربت یا برای كار مستحبی مثل خواندن قرآن وضو بگیرد, صحیح است و اگر برای خواندن آن نماز وضو بگیرد, بطوریكه فعلا داعی او بر وضو گرفتن فقط آن نماز باشد, وضویش باطل است .

شرط هشتم - آن كه به قصد قربت - یعنی برای انجام فرمان خداوند عالم - وضوبگیرد واگر برای خنك شدن یا به قصد دیگری وضو بگیرد باطل است .

(مـسـالـه 288) لازم نیست نیت وضو را بزبان بگوید یا از قلب خود بگذراند, ولی باید در تمام وضو متوجه باشد كه وضو می گیرد, بطوری كه اگر از او بپرسند چه میكنی بگوید, وضو می گیرم .

شـرط نـهـم - آن كـه وضـو را بـه تـرتیبی كه گفته شد بجا آورد - یعنی اول صورت و بعددست راسـت وبـعد دست چپ را بشوید وبعد از آن سر و بعد پاها را مسح نماید - وباید پای چپ را پیش از پای راست مسح نكند بلكه احتیاط این است كه پای راست را پیش از پای چپ مسح كند, و اگر به این ترتیب وضو نگیرد باطل است .

شرط دهم - آن كه كارهای وضو را پشت سر هم انجام دهد.

(مساله 289) اگر بین كارهای وضو بقدری فاصله شود كه وقتی می خواهد جایی رابشوید یا مسح كـند, رطوبت جاهایی كه پیش از آن شسته یا مسح كرده , خشك شده باشد, وضوباطل است واگر فـقـط رطـوبـت یـكی از جاهایی كه جلوتر شسته یا مسح كرده , خشك شده باشد مثلا موقعی كه مـی خـواهد دست چپ را بشوید رطوبت دست راست یا رطوبت صورت خشك شده باشد, احتیاط مستحب آن است كه به این وضو اكتفا نكند.

(مـسـالـه 290) اگر كارهای وضو را پشت سرهم بجا آورد ولی بواسطه گرمای هوا یاحرارت زیاد بدن ومانند اینها رطوبت خشك شود وضوی او صحیح است .

(مساله 291) راه رفتن در بین وضو اشكال ندارد, پس اگر بعد از شستن صورت ودستها چند قدم راه برود وبعد سروپا را مسح كند وضوی او صحیح است .

شـرط یـازدهـم - آن كـه شـسـتن صورت ودستها ومسح سر وپاها را خود انسان انجام دهد واگر دیگری او را وضو دهد, یا در رساندن آب به صورت و دستها ومسح سروپاها به او كمك نماید, وضو باطل است .

(مـساله 292) كسی كه نمی تواند وضو بگیرد, باید نایب بگیرد, كه او را وضو دهدوچنانچه مزد هم بخواهد, در صورتی كه بتواند باید بدهد.

ولی باید خود او نیت وضو كند و با دست خود مسح نماید, واگـر نـمـی تواند باید نایبش دست او را بگیرد وبجای مسح او بكشد, و اگر این هم ممكن نیست باید از دست او رطوبت بگیرد وباآن رطوبت , سر وپای او را مسح كند.

(مساله 293) هر كدام از كارهای وضو را كه می تواند بتنهایی انجام دهد, نباید درآن كمك بگیرد.

شرط دوازدهم - آن كه استعمال آب برای او مانعی نداشته باشد.

(مـساله 294) كسی كه بترسد كه اگر وضو بگیرد, مریض شود یا اگر آب را بمصرف وضو برساند تـشـنـه بماند, نباید وضو بگیرد وباید تیمم كند واگر نداند كه آب برای اوضرر دارد ووضو بگیرد وبعد بفهمد ضرر داشته , احتیاط واجب آن است كه علاوه بر وضو تیمم نیز بنماید واگر با آن وضو نماز را بجا آورده تیمم نیز بنماید ونماز رااعاده كند واگر بعد از وضویی كه با جهل بضرر گرفته ضرر رفع شد احتیاطا دو باره وضو بگیرد.

(مـسـاله 295) اگر رساندن آب به صورت ودستها به مقدار كمی كه وضو با آن صحیح است ضرر ندارد وبیشتر از آن ضرر دارد, باید با همان مقدار وضو بگیرد .

شرط سیزدهم - آن كه در اعضای وضو مانعی از رسیدن آب نباشد.

(مـسـالـه 296) اگـر مـی دانـد چـیزی به اعضای وضو چسبیده ولی شك دارد كه ازرسیدن آب جلوگیری می كند یا نه , باید آن را برطرف كند یا آب را به زیر آن برساند.

(مـسـالـه 297) اگر زیر ناخن چرك باشد, وضو اشكال ندارد.

ولی اگر ناخن رابگیرند, باید برای وضو آن چرك را برطرف كنند, ونیز اگر ناخن بیشتر از معمول بلندباشد باید چرك زیر مقداری را كه از معمول بلندتر است برطرف نمایند.

(مـسـالـه 298) اگـر در صـورت و دسـت هـا وجلوی سر وروی پاها بواسطه سوختن یاچیز دیگر بـرآمـدگـی پـیدا شود شستن ومسح روی آن كافی است و چنانچه سوراخ شود, رساندن آب بزیر پوست لازم نیست بلكه اگر پوست یك قسمت آن كنده شودلازم نیست آبرا بزیر قسمتی كه كنده نشده برساند, ولی چنانچه پوستی كه كنده شده گاهی ببدن می چسبد وگاهی بلند می شود, باید آن را قطع كند یا آب را به زیر آن برساند.

(مـساله 299) اگر انسان شك كند كه به اعضای وضوی او چیزی چسبیده یا نه ,چنانچه احتمال او در نـظـر مـردم بـجا باشد, مثل آن كه بعد از گلكاری شك كند گل بدست او چسبیده یا نه , باید وارسـی كند, یا بقدری دست بمالد كه اطمینان پیداكند كه اگر بوده بر طرف شده یا آب بزیر آن رسیده است .

(مـساله 300) جایی را كه باید شست ومسح كرد هر قدر چرك باشد, اگر چرك آن مانع از رسیدن آب بـبـدن نـباشد اشكال ندارد, وهمچنین است اگر بعد از گچكاری ومانند آن چیز سفیدی كه جـلو گیری از رسیدن آب بپوست نمی نماید بر دست بماند ولی اگر شك كند كه با بودن آنها آب به بدن می رسد یا نه , باید آنها را برطرف كند.

(مساله 301) اگر پیش از وضو بداند كه در بعضی از اعضای وضو مانع از رسیدن آب هست وبعد از وضـو شـك كـنـد كه در موقع وضو آب را به آنجا رسانده یا نه ,چنانكه احتمال بدهد در حال وضو ملتفت بوده , وضوی او صحیح است .

(مساله 302) اگر در بعضی از اعضای وضو مانعی باشد كه گاهی آب بخودی خودزیر آن می رسد وگاهی نمی رسد وانسان بعد از وضو شك كند كه آب زیر آن رسیده یا نه , چنانچه بداند موقع وضو ملتفت رسیدن آب بزیر آن نبوده , احتیاط واجب آن است كه دو باره وضو بگیرد.

(مـسـالـه 303) اگـر بعد از وضو چیزی كه مانع از رسیدن آب است در اعضای وضوببیند ونداند موقع وضو بوده یا بعد پیدا شده , وضوی او صحیح است .

ولی اگربداند كه در وقت وضو ملتفت آن مانع نبوده , احتیاط واجب آن است كه دوباره وضوبگیرد.

(مساله 304) اگر بعد از وضو شك كند چیزی كه مانع رسیدن آب است در اعضای وضو بوده یا نه , واحـتـمـال بـدهد كه در وقت وضو ملتفت بوده واگر مانعی بوده برطرف كرده وضویش صحیح است ولی اگر بداند كه وقت وضو ملتفت نبوده احتیاطلازم آن است كه دو باره وضو بگیرد.